ثمریست شبیه به ، به کوچکی و صلب و با زغب بسیار زیاده از به و انطاکی گفته که درخت آن را پیوند از سیب و امرود و یا با نهال بلوط و یا شاه بلوط مینمایند و مانند سایر درختان در همان فصل ثمر میدهد و تا اواسط زمستان میماند، رجوع به مخزن الادویه و تذکرۀ داود ضریر انطاکی شود
ثمریست شبیه بِه ْ، به کوچکی و صلب و با زغب بسیار زیاده از به و انطاکی گفته که درخت آن را پیوند از سیب و امرود و یا با نهال بلوط و یا شاه بلوط مینمایند و مانند سایر درختان در همان فصل ثمر میدهد و تا اواسط زمستان میماند، رجوع به مخزن الادویه و تذکرۀ داود ضریر انطاکی شود
ناحیتی که از آن میوه خیزد. مقابل غله بوم. (یادداشت مؤلف) : بوان و مروست، بوان شهرکی است با جامع ومنبر و مروست با آن رود و میوه بوم است چنانکه درختان آن مانند بیشه است. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 125)
ناحیتی که از آن میوه خیزد. مقابل غله بوم. (یادداشت مؤلف) : بوان و مروست، بوان شهرکی است با جامع ومنبر و مروست با آن رود و میوه بوم است چنانکه درختان آن مانند بیشه است. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 125)
میوه چیننده. که میوه بچیند. آنکه از درخت یا گیاه میوه جدا کند: شاید اگر در حرم سگ ندهد آب دست زیبد اگر در ارم، بز نبود میوه چین. خاقانی. ، بمجاز بهره مند. سود برنده: من زان گره گوشه نشین نی درد کش نی میوه چین می ناب و شاهد نازنین ساقی محابا داشته. خاقانی. از شجر من شعرا میوه چین وز صحف من فضلا عشرخوان. خاقانی. و رجوع به میوه شود
میوه چیننده. که میوه بچیند. آنکه از درخت یا گیاه میوه جدا کند: شاید اگر در حرم سگ ندهد آب دست زیبد اگر در ارم، بز نبود میوه چین. خاقانی. ، بمجاز بهره مند. سود برنده: من زان گره گوشه نشین نی درد کش نی میوه چین می ناب و شاهد نازنین ساقی محابا داشته. خاقانی. از شجر من شعرا میوه چین وز صحف من فضلا عشرخوان. خاقانی. و رجوع به میوه شود